صدایت می زنم
صدایت می زنم در باد
من می هراسم از بادهای وحشی ،
شاید صدایم را به دور دست ها برند
و تو هرگز صدایم رانشنوی.....
اینبار اگر صدایم را نشنوی تا ابد تنها خواهم ماند
( باروون )
حس من !
امروز روز دیگریست،
امروز فرداییست که بی صبرانه در انتظارش بودم
و من امروز پرم از حس بودن
پر از خواهش ماندن
و من هرروز اینگونه در انتظار آخرین روزم !
(باروون)
ماه من
ماه من، ای یار من ،شمع شبای تار من
کس نگوید که چه خواهد آمد بر سر من
می و معشوق ندارند خبر از حال من
آه من، ای وای من، وای بر این احوال من
نیست خبر زانکه آتش کشید خرمن این دل زارمن
تا " کام بستانم از او یا داد بستاند زمن "
ماه من، ای یار من ،شمع شبای تار من
باش امشب دمی در بستر تنهای من
(باروون)
حالم اصلا خوب نیست !
به عبارت دیگه کاملا داغونم...
همه ی اتفاقا باید یه دفعه با هم بیافته ! اسباب کشی اجباری و آزار دهنده... نامزد کردن شبنم و کم رنگ شدن خیلی چیزا.... قبول شدن ژیلا و رفتنش به ساری.... این آخریه واقعا نوبر بود.... یه هفتس کارم گریه اس.... اونم یه طوری که خود ژیلا نفهمه... اما امروز دیگه نتونستم خودم و کنترل کنم... بغلش کردم و زدم زیر گریه... از وقتی رفته تا حالا هم جاش واقعا خالیه... با اینکه ژیلا از همه کم حرفتره اما بازم خونه بدون اون سوت و کوره... دارم دق می کنم..... دلم می خواست الآن اینجا بود می زدیم تو سر و کله ی هم..... هییییییییییییییییییییییییییییییی خدای من چقد دلم گرفته......
شبنم می گه حتما توش یه خیریه اما هرچی هست خدا کنه تا قبل از اینکه دق کنم خودشو نشون بده !
؟!
و من چه بی پروا در حادثه ی شب جان دادم
در پیچ و خم جاده ها گم شدم
ودر میان هزاران خاطره ی فراموش شده محو گشتم
اینک غرق در
شهوت
لذت
و
حسرتم من
در سایه روشن امروز پنجه بر خاک می کشم
به دیروز پاک و فردای نا پاک خود چشم دوخته ام
و من اینگونه باختم هر آنچه داشته ام را !
(باروون)
الآنم می خوام شروع کنم به رفتن تا ببینم به کجا می رسم .... ولی این دفعه نباید تنها باشم... واقعا احتیاج به دوتا پا دارم
این چند روز که نبودم یه عالمه سرم شلوغ بود....
رفته بودم مشهد... به خودم قول دادم دختر خوبی باشم.....نمی دونم چقد می تونم سر قولم بمونم اما خدا کن نزنم زیرش.... به محض این که اومدم رفتم نامزدی شبنم... جاتون خالی خیلی خوش گذشت... همه چیز عالی بود..... گوش شیطون کر همه چیز خوبه....(اگه خرابش نکنن باز)
شکر
تورا به پاس تمام مهربانیت شکر
و اینک من پرم از آغاز بودن
پرم از رهایی
پرم از پرواز
تورا به پاس تمام بزرگیت شکر
گمگشته ام را یافتم و آن تویی
نه آنگونه که دیگران
من تورا در خود یافتم
تنهایم مگذار که به تو محتاجم
( باروون )